مرحوم استاد مسعود صدوق

مرحوم استاد مسعود صدوق

شکل‌گیری شخصیتِ «انقلابی» مرحوم استاد مسعود صدوق

عالم انقلابی و مجاهد خستگی‌ناپذیر عرصه‌ی انقلاب فرهنگی حجة‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ مسعود صدوق (چمن‌خواه) در سال ۱۳۳۶ در شهر شیراز چشم به جهان گشود. در خانواده‌ای فرهنگی و متدین تربیت یافت و دانشجوی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه شیراز گردید. با اوج‌گیری نهضت اسلامی حضرت امام خمینی‌قدس‌سره‌الشریف به صف مجاهدان پیوست و با عضویت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در انسجام نیروهای انقلابی موفق به انجام وظیفه شد. سپس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و با عضویت در شورای فرماندهی منطقه۹ (شامل استان‌های فارس، کهکیلویه و بویراحمد و بوشهر)، مسئولیت آموزش سپاه را به عهده گرفت. ایشان در سال ۱۳۶۱ برای دست‌یابی به معارف حقه الهی به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد. سپس در پی آشنایی با مباحث عمیق و نوین حضرت آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی برای پشتیبانی تئوریک از نظام اسلامی و دستیابی به مدل اداره‌ کشور بر مبنای آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، در زمره شاگردان آن فقید سعید قرار گرفت. مرحوم استاد صدوق تمامی سیر پیچیده علمی مباحث آن اندیشمند بزرگ را با دقت و جدیت پی‌گیری کرد و استعداد و ذهنیت قوی خود را در این مسیر مبارک، متمرکز و متمحض نمود و منهج و اخلاق پژوهشی استاد خود را سرلوحه‌ تمامی فعالیت‌هایش قرار داد؛ به گونه‌ای که به‌عنوان شخصی که قدرت استنباط معارف حقه الهی بر مبنای فلسفه چگونگی اسلامی را داراست، معرفی شد که اعطای این مدال افتخار، نشان‌دهنده‌ تسلط مبنایی مرحوم استاد صدوق بر مباحث بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی بود.

پی‌گیری استراتژی «تطبیقِ» علامه الهاشمی در «حجیت، معادله، مدل»

با ارتحال مرحوم آیت‌الله علامه حسینی‌الهاشمی در اسفند ماه سال ۱۳۷۹ و علی‌رغم ثلمه‌ بزرگی که با فقدان ایشان بر شاگردان و دوستداران آن فقید سعید وارد شد، مرحوم حجة‌الاسلام‌والمسلمین صدوق ذره‌ای تردید در ادامه این مسیر نورانی به خود راه نداد و با توسل خاضعانه به آستان مقدس حضرت ولی‌عصر(عج) و تعلق شدید به آرمان‌های حضرت امام و منویات و سفارش‌های علمی مقام معظم رهبری به عنوان محور حجیت در عصر غیبت کبری و ایمان عمیق به حقانیت راه استاد خود و شناخت دقیق از میراث عظیم و گرانقدر به جای مانده از او، همه همکاران و شاگردان و دوستداران مرحوم علامه حسینی‌الهاشمی را به تداوم تولید از طریق استراتژی «تطبیق» دعوت کرد و با وجود محدودیت‌های شدیدی که بر سر راه قرار داشت، دائما به این نکته اساسی متذکر بود که دفاع از موجودیت اسلام در برابر کلمه کفر در عرصه فرهنگی همانند سایر عرصه‌ها، نباید به امکانات و مقدورات و عِده و عُده مشروط و متوقف شود بلکه باید با توان موجود وارد جنگ فرهنگی شد و بدون هیچ‌گونه چشمداشتی تمام استطاعت خود را وقف اسلام قرار داد که در این صورت، نصرت الهی و توجهات خاصه حضرت بقیه‌الله‌الاعظمعجل‌الله‌تعالی‌فرجه به یاری خدمتگزاران مکتب خواهد آمد و کمبودها و مضیقه‌ها را برطرف خواهد کرد. لذا رفتار او همواره یادآور جمله گهربار استاد سفرکرده‌اش بود که می‌فرمود: «ما به حضرت ولی‌عصر(عج) شرط نکرده‌ایم که اول اسلحه بدهد و بعد به جنگ دشمن برویم!». او با تمسک به آموزه‌های آکادمیک مرحوم علامه حسینی‌ عمیقا اعتقاد داشت که منطق مادی حاکم بر علوم دانشگاهی و منطق انتزاعی و غیرکاربردی حاکم بر علوم حوزوی، ناتوان از رفع نیازهای علمی نظام مبارک جمهوری اسلامی در جهت اداره‌ اسلامی کشور و دستیابی به آرمان‌های مکتب در مقیاس فقه فرج است. از این‌رو، تنها راه وصول به اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی را تولید یک منطق و دستگاه تحلیلی الهی و کاربردی می‌دانست و این مهم را در دستاوردهای استاد خود یعنی مرحوم علامه حسینی متجلی می‌دید و او را پرچم‌دار انقلاب فرهنگی می‌دانست. به همین دلیل بود که ذره‌ای تخطی از اخلاق پژوهشیِ آن استاد فرزانه را نمی‌پذیرفت و با هرگونه انفعال در برابر اخلاق پژوهشیِ رایج در مراکز علمی موجود مخالف بود؛ گرچه این موضع‌گیری به حق، موجب محرومیت از اعتبارات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شود.   

در این راستا استاد صدوق، تطبیق مباحث مرحوم علامه حسینی‌ در سه حوزه «حجیت، معادله و مدل» را مبنای فعالیت پژوهشی خود پس از رحلت ایشان قرار داد و با تکیه بر بیانات استاد خود در اواخر حیات مبارکش، دستاوردهای تولیدی استاد را در سطح زیربنا و فوندانسیون علوم می‌دانست که نیازمند ستون، سقف و سایر احتیاجات یک ساختمان برای سکونت مسلمین در خانه اسلام است. طبیعی است که بدون مقایسه و تطبیق آن مباحث ریشه‌ای با ساختار علوم و سرفصل‌های اصلی و لایه‌های میانی دانش‌های مختلف، قابلیت انتقال مفاهیم مبنایی به متخصصین در حوزه و دانشگاه و نظام اجرا ممتنع شده و با فراهم‌نشدن زمینه تفاهم با اصحاب فن، انزوای این مباحث و عدم امکان بهره‌مندی جامعه علمی و اجرایی کشور از آن را در پی خواهد آورد. در نتیجه، مرحوم استاد صدوق تمام تمرکز و تمحض خود را معطوف به ارزیابی کلان از متون اصلی در علوم مختلف نمود تا با ترکیب‌سازی‌های جدید از مفاهیم علوم موجود و کشف روابط نوین میان آنها و ارائه‌ تقریر جدید از ساختار هر علم، زمینه را برای ورود اشکالات استاد خود بر آنها فراهم سازد و چگونگی طرح مفاهیم جایگزین را مدلل نماید. البته همزمان و با اتمام هر مرحله از پژوهش‌های تطبیقی، به برقراری ارتباط فرهنگی با دانشوران حوزه و دانشگاه و مدیران نظام و معرفی محصولات بدست‌آمده می‌پرداخت تا از یک‌سو حافظه‌ی اجتماعی در سطح نخبگان به سیر حرکت انقلاب فرهنگی معطوف شود و از سوی دیگر، محیط‌های پژوهشی مورد نیاز برای تکامل مباحث فراهم گردد.

 بر همین اساس، آن مرحوم در بخش تطبیق مباحث حجیت، وارد عرصه‌ منطق صوری و معرفت‌شناسی صدرایی شد و با محور قرار دادن کتبی از قبیل «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «لمعات المشرقیه»، «المنطق» و…، پنج دوره بحث تطبیقی را در این عرصه انجام داد و زمینه‌ تفاهم با ارباب فن را فراهم آورد و که فهرست تدوین این دوره‌ها آماده شده و تدوین متن آن در دستور کار شاگردان آن مرحوم قرار دارد. همین تلاش را با طرح سه دوره بحث تطبیقی در علم فلسفه و با محوریت کتاب «نهایة‌الحکمة» انجام شد که تدوین این بخش نیز در دستور کار است. هم‌چنان که با بررسی کتاب «حلقات» و «کفایة‌الاصول» و طی پنج دوره بحث تطبیقی، به تطبیق و مقایسه بین علم اصول احکام حکومتی با علم اصول موجود پرداخت که آخرین دوره‌ پژوهشی در این موضوع، از «ابتدای مقدمه تا اواخر بحث أمارات» در کتاب کفایة را در بر می‌گیرد و تدوین آن در قالب کتاب «نقد و بررسی کفایة‌الاصول» در دو جلد به پایان رسیده است.

در پی این تلاش‌ها برای طرح مباحث تطبیقی در عرصه «حجیت»، آن مرحوم ورود به عرصه علم تفسیر را برای طرح سرفصل‌های «فقه حکومتی» ضروری تشخیص داد؛ زیرا ترکیب دانش‌های منطق، فلسفه و اصول است که زیرساخت فهم از آیات و روایات و ابزار استنباط از خطابات را تشکیل می‌دهد و لذا با پژوهش‌های تطبیقی که در این علوم انجام شده بود، نقاط ضعف ادبیات تخصصی حوزه و نقاط قوت فلسفه نظام ولایت در عرصه فهم اجتماعی و حکومتی و تمدنی از بیانات شارع مقدس به نحو روشن‌تری تبیین می‌شد و ورود به بحث تفسیر، تفاهم با فرهنگ موجود را از سطح استدلال‌های تخصصی و عقلی، به سطح موارد و نمونه‌های واضح‌تر در فهم معارف نقلی گسترش می‌داد. به عبارت دیگر در مبنای مرحوم علامه حسینی الهاشمی، بکارگیری علم اصول نباید به استنباط احکام فقهی منحصر گردد؛ بلکه فهم «خطابات توصیفی و ارزشی شارع» ـ که بخش اعظم آیات قرآن کریم را در بر می‌گیرد ـ نیز باید از همین طریق انجام شود و احراز «حجیت» به عنوان اصل مورد اهتمام فقهای عظام شیعه باید محور علومی همچون فلسفه و کلام و اخلاق قرار گیرد. در نتیجه، علم فقه توسعه پیدا کرده و تمامی حوزه‌های معرفتی فوق‌الذکر را شامل می شود و استنباط از قرآن به عنوان یکی از منابع فقهی، به آیات الاحکام محدود نشده بلکه استنباط از همه آیاتِ توصیفی، تکلیفی و ارزشی در یک نظام واحد، برای دستیابی به فقه فرج ضرورت خواهد یافت. از این‌رو آن مرحوم پس از دو دوره نقد و بررسیِ «مبانی تفسیر قرآن به قرآن»، سومین دوره بحث تفسیری خود را با محوریت تفسیر المیزان (به عنوان تفسیر سائد در حوزه‌های علمیه) و تفسیر البرهان (به عنوان جامع‌ترین تفسیر روایی) آغاز کرد و مباحث هر دو تفسیر را به ترتیب نزول سوره‌های قرآن کریم مورد بررسی قرار داد و در طی حدود ششصد جلسه پژوهشی، نارسائی‌های تعریفی و استدلالی تفسیر المیزان در استنباط احکام حکومتی از قرآن کریم و ناتوانی تفسیر البرهان در ملاحظه نظام روایات مرتبط به هر آیه و سوره را به صورت استدلالی تشریح نمود و سپس با تکیه به مبانی منطفی و فلسفی و اصولی استاد خود، رویکرد جدیدی به سوره‌ها و آیات کریمه قرآن مجید و جمع‌بندی روایات مربوطه را مطرح کرد تا از این رهگذر، زمینه‌های شکل‌گیری سرفصل‌های «فقه احکام حکومتی» و استنباط وظایف برای نظام اسلامی و ساختارهای آن پدید آید. آن استاد بزرگوار در طی این مباحث، با اعتقاد جازم و خدشه‌ناپذیر به مقام «ترجماناً لوحیه» برای بقیة‌الله‌الاعظم و اجداد طاهرین‌علیهم‌السلام آن حضرت، نه تنها از هرگونه تحلیل و تفسیری که تناسبی با نظام روایات نداشت، دست می‌کشید بلکه توان علمی و استدلالی خود را در خدمت تبیین روایات تفسیری و کیفیت انصراف آیات قرآن به مضمون روایات صرف می‌کرد و با این همه به دلیل تقوی و ورع در امر استناد به شارع، همه‌ این فعالیت‌ها را در سطح «انقیاد» دانسته و از هرگونه انتساب قطعیِ مباحث تفسیری خود به خدای متعال و ائمه معصومین دوری می‌نمود و این مباحث را به عنوان گمانه‌هایی قاعده‌مند در جهت تبیین سرفصل‌های فقه حکومتی برای پژوهشگران در آینده معرفی می‌کرد. زیرا عمیقا اعتقاد داشت که شأن ادبیات وحی و کلمات معصومین، در صورتی رعایت خواهد شد که یک «سازمان تفقه» با عضویت هزاران فقیه به صورت نظام‌یافته شکل بگیرد تا با تقسیم کار سازمانی میان فقهای فقه حکومتی، استنباط جمعی آنان پس از احراز «تعبد، قاعده‌مندی و تفاهم اجتماعی» به علم معصومین تقرب پیدا کند و نزدیک شود.

حاصل این پژوهش‌های گرانسنگ در ایام عزاداری سالار شهیدان و با طرح بحث «تحلیل قیام عاشورا بر اساس فلسفه تاریخ انبیا؛ راهی به سوی فرج حضرت ولی‌عصر(عج)» در محرم ۱۳۹۲ و بحث «فلسفه مصیبت بر اساس فرهنگ انبیا» در محرم ۱۳۹۴ تجلی پیدا کرد و با طرح بحث «گفتمان انقلاب اسلامی» در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۵ در مصلای قدس شهر مقدس قم به اوج خود رسید. چرا که در این مجموعه مباحث، مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین صدوق توانست با تشریح فلسفه تاریخ انبیا و روند مجاهدات رسولان الهی در مسیر «ساخت امت دینی، ایجاد حکومت اسلامی و تشریع تمدن الهی»، اسلامیتِ انقلاب را به نحو تخصصی اثبات نماید و گام‌هایی اساسی برای تئوریزه کردن انقلاب اسلامی و مدیریت پیامبرگونه‌ حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری بردارد و با تشریح جایگاه انقلاب اسلامی ایران در رابطه با «فلسفه بعثت»، «فلسفه عاشورا»، «فلسفه غیبت»، «فلسفه امداد الهی به کفار در شکل‌گیری تمدن مدرن» و «فلسفه ظهور»، یک نظام فکری جدید و مجموعه‌ای نوین از اعتقادات حکومتی را برای مدیران و نخبگان و سایر علاقه‌مندان به انقلاب اسلامی طراحی کند و هندسه وظایف آینده‌ فقهای شیعه و امت دینی برای ارتقا نظام جمهوری اسلامی را در سیر حرکت به سوی ظهور حضرت حجت (عج) تبیین نماید. 

در بخش «معادله» و علی‌رغم فراهم‌نشدن محیط‌های دانشگاهیِ مورد نیاز در این عرصه، آن مرحوم با دسته‌بندی‌های جدیدی که در کتب درسی دبیرستان در سطح علوم پایه (زیست، ریاضی و فیزیک) انجام داد، تطبیق مباحث مرحوم علامه حسینی را بر اصول موضوعه‌های این علوم آغاز کرد و طی دو دور بحث، تلاش‌هایی را برای گفتگوی‌های نخبگانی در اصول موضوعه‌های علوم ریاضی و فیزیک مصروف داشت که ضرورت ادامه‌ تلاش‌ها در این عرصه، وظیفه شاگردان آن استاد گرانقدر را سنگین‌تر می‌نماید.

اما در بخش «مدل»، پژوهش‌های تطبیقی مرحوم استاد صدوق در همکاری با دبیرخانه‌ مجمع تشخیص مصلحت نظام و با بررسی اسناد پشتیبان تدوین چشم‌انداز بیست‌ساله آغاز شد و در طی آن، قبض و بسط بین «ادبیات انقلاب» و «ادبیات توسعه» در تفسیر از چشم‌انداز نظام و روند تحقق آن تبیین گردید. این مباحث با ارائه‌ «دکترین تفاهم کاندیداهای ریاست‌جمهوری» بر اساس نیازمندی‌های علمی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۴ تداوم یافت و با استفاده از فضای عدم اعتماد به کارشناسی غربی در رده‌های بالای دولت نهم و طرح بحث «تئوریزه‌کردن مفهوم عدالت با رویکرد تحقیقات میدانی» و «بهینه‌ی مدیریت استانی»، زمینه‌ حضور در محیط‌های کارشناسی دولت و سایر ارگان‌ها پدید آمد و شکل‌گیری مباحث ارزشمندی چون «نقد و بررسی کتاب مبانی نظرات و مستندات لایحه برنامه چهارم توسعه» و «نقد و نقض سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه مصوب دولت و مجمع تشخیص مصلحت و اصلاحات پیشنهادی» را رقم زد. این تلاش‌های علمی و پی‌گیری ارتباطات فرهنگیِ حاصل از آن موجب شد تا بر مبنای فلسفه چگونگی اسلامی، قدرت ارائه‌ مشاوره به نظام اسلامی در سطح سیاست‌های کلان برنامه‌های پنج‌ساله به وجود آید و تولید سیاست‌های کلان پیشنهادی برای برنامه پنجم توسط حضرت استاد، برخی کارشناسان ارشد دولت را به تأمل وادارد. هر چند اولویت‌دهی دولت به دیگر موضوعات اجرایی، مانع از تطبیق این سیاست‌های کلان با نظام آماری و شاخص‌های کمّی و موجب توقف همکاری شد اما با تشکیل نشست‌های راهبردی جمهوری اسلامی توسط حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ایمدظله‌العالی و طرح سفارش «تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، حضرت استاد این سفارش علمی نوین را مستحق برگزاری یک جشن ملی دانست و تلاش‌های خود در بخش مدل را بر کمک علمی به منصوبین رهبری برای جلوگیری از دچار شدن آنان به آسیب‌های ادبیات حوزه و ادبیات دانشگاه در تولید الگوی جدید، متمرکز کرد که این مجاهدت مخلصانه و داوطلبانه، در جمع‌بندی علمی استاد از کنفرانس‌های مرکز الگو و مباحث مفصل ایشان در کتاب «نقد سند الگوی پایه؛ ارائه‌شده توسط مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تجلی یافت. همچنان‌که با تشدید جنگ اقتصادی از سوی کفر جهانی و طرح «اقتصاد مقاومتی» توسط مقام معظم رهبری، مرحوم استاد صدوق به طرح مباحثی دقیق پیرامون موانع نظری و عینیِ تحقق این راهبرد حیاتی و ارائه‌ پیشنهاد محتوایی برای تأسیس قرارگاه علمی عملیاتی در این زمینه پرداخت که این مباحث در قالب دو جزوه جمع‌آوری شده است.

حسن ختام همه‌ی این فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر در تطبیق مدل، بحث «بررسی تئوری تولید قدرت، ثروت، اطلاع در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» بود که حضرت استاد آن را در آخرین محرم و صفر از حیات پربرکت خود طرح کرد و به جای تنزل‌دادن بحث سبک زندگی به رفتارهای خُرد، آن را از منظر مدیریت توسعه اجتماعی و در مقیاس تمدن تحلیل کرد و با نقد و نقض سبک زندگی غربی در سیاست، فرهنگ و اقتصاد، سبک زندگی اسلامی را در عرصه‌های مختلف حاکمیت و در دو سطح «وضع مطلوب» و «دوران گذار» تشریح و تأکید نمود که این سلسله بحث، بمثابه مانیفست نظام اسلامی در عرصه اداره‌ کشور و جایگزین پیشنهادی برای سند الگوی پایه پیشرفت و معین‌کننده‌ چگونگی خروج از ساختارهای توسعه غربی و حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی است که ابهام‌های علمی مسئولین انقلابی برای مدیریت الهی بر ساختارها را از بین می‌برد و آنها را با ضربه‌هایی که باید در آینده توسط انقلاب اسلامی بر پیکره بت‌پرستی مدرن وارد شود، آشنا می‌سازد.        

هم‌چنین با تدبیر ایشان، اسناد پژوهشی مرحوم علامه حسینی الهاشمی و فعالیت‌های تطبیقی صورت گرفته پس از رحلت ایشان، در قالب یک نمایشگاه علمی (بالغ بر سیصد و پنجاه عنوان پژوهشی) جمع‌بندی، نظم‌بخشی و طبقه‌بندی شده که راه محققین را برای استفاده‌ هر چه بهتر از این مباحث گرانقدر فراهم آورده است. این نمایشگاه پژوهشی در سال ۱۳۹۰ مورد بازدید رئیس جمهور وقت و اعضای هیئت دولت قرار گرفت؛ همچنان‌که برخی اعضای شورای تدوین سیاست‌های ‌کلی برنامه‌ پنجم و بعضی اعضای شورای عالی مرکز الگوی ‌اسلامی ایرانی ‌پیشرفت و بعضی از فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی کشور و مجامع علمی در شهرهای قم، کرمان، مشهد، شیراز و تعداد زیادی از نخبگان حوزوی، دانشگاهی و اجرایی از آن بازدید کرده‌اند. هم‌اکنون، این نمایشگاه به صورت دائم در شهرهای تهران، قم، کرمان، مشهد و شیراز جهت بازدید علاقمندان به انقلاب فرهنگی مستقر می‌باشد.

وفات مرحوم استاد مسعود صدوق

بسرانجام در سحرگاه ۲۶ اسفندماه سال ۹۵ و در حالی‌که مرحوم استاد صدوق رهسپار شهر شیراز برای تبلیغ گفتمان انقلاب و انقلاب فرهنگی بود، دعوت حق را لبیک گفت و با فقدان او، داغی سنگین بر دل شاگردان و دوستدارانش وارد شد که جز با ادامه راه آن فقید سعید تسکین نمی‌یابد. پیکر مرحوم استاد با اذن و لطف مقام معظم رهبری در حرم حضرت معصومه‌علیهاالسلام و در جوار مقبره شهید بزرگوار آیت‌الله دکتر مفتح به خاک سپرده شد.

عناوین بخشی از آثار علمی استاد مسعود صدوق

برای مشاهده لیست کاملتر آثار و دریافت فایل آنها به صفحه آثار پژوهشی استاد مسعود صدوق مراجعه فرمایید. در ادامه عناوین برخی آثار پژوهشی ایشان خواهد آمد. 

مباحث تطبیقی حجیت (علوم حوزوی)
  1. پژوهش تطبیقی بر معرفت‌شناسی
  2. جداول و نمودارهای تطبیقی معرفت‌شناسی
  3. توضیح الگوی تطبیقی منطق صوری در سه سطح
  4. کتاب نگرشی نو به کیفیت ساخت منطق صوری
  5. تحلیل پایگاه معرفت‌شناسی اجتماع و ارتفاع نقیضین
  6. کتاب نقد و نقض منطق صوری
  7. نقد و نقض کتاب لمعات المشرقیه
  8. فهرست چهار دوره پژوهش تطبیقی بر مباحث معرفت‌شناسی
  9. نقد و نقض فلسفه اصالت وجود و اصالت ماهیت
  10. مباحث تطبیقی در نقد کتاب حلقات
  11. شش دور مباحث تطبیقی نقد و بررسی کتاب کفایه الاصول
  12. جداول علم اصول احکام حکومتی و جداول تطبیقی مربوط به علم اصول موجود
  13. جداول چگونگی تکامل جریان تفقه در نظام دینی
  14. نقد و بررسی تفسیر قرآن به قرآن
  15. نقد و نقض تفسیر المیزان و بیان سرفصل‌های اصلی برای تولید علم فقه احکام حکومتی (در حدود ۶۰۰ جلسه)
  16. سلسله مباحثی پیرامون اعتقادات حکومتی
  17. جداول الگوی تحلیل اعتقادات حکومتیِ حاکم بر علوم کاربردی
  18. تحلیل قیام عاشورا براساس فلسفه تاریخ انبیاء؛ راهی به سوی فرج حضرت ولی‌عصر(عج)
  19. فلسفه مصیبت بر اساس فرهنگ انبیا
مباحث تطبیقی معادله (علوم دانشگاهی)
  1. فهرست کتاب روش تولید معادلات کاربردی
  2. مراحل تنظیم جداول سیزده‌گانه نظام روش تحقیق
  3. روش تولید «تعریف، معادله، شاخصه» در تطبیق با علوم پایه
  4. مبادی علوم پایه از منظر منطق تکاملی
  5. روش تولید «تعریف، معادله، شاخصه» در تطبیق با فیزیک
مباحث تطبیقی مدل (علوم اجرایی)
  1. نقد و نقض کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه
  2. استخراج فهرست لایحه برنامه چهارم توسعه
  3. نقد و نقض کتاب‌های «مدارهای توسعه‌نیافتگی در اقتصاد ایران»، «ایران امروز در آینه مباحث توسعه» و «خلاصه طرح مطالعاتی استراتژی توسعه صنعتی کشور»
  4. بررسی فرآیند تدوین سند چشم انداز
  5. کتاب مباحث مقدماتی پیرامون زیرساخت مدل چشم‌اندازهای جمهوری اسلامی ایران
  6. بررسی نسبت مدل برنامه به قانون اساسی
  7. تئوریزه کردن مفهوم عدالت با رویکرد تحقیقات میدانی (در سه سطح عدالت: مطلوب، مادی، دوران انتقال)
  8. نقد سیاست‌های کلی برنامه پنجم مصوب دولت و اصلاحیه پیشنهادی
  9. نقد سیاست‌های کلی برنامه پنجم مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام و اصلاحیه پیشنهادی
  10. سیاست‌های کلان پیشنهادی لایحه برنامه پنجم
  11. مبانی تحلیلی سیاست‌های‌کلان پیشنهادی برنامه‌پنجم توسعه
  12. پاسخ آکادمیک به نظام سوالات طرح تحول اقتصادی
  13. قبض و بسط رفاه مادی و عدالت اقتصادی؛ علت عدم كنترل توازن ارزی
  14. بررسی مباحث اولین نشست‌های راهبردی با موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (در قالب یک نمایشگاه پژوهشی)
  15. نقد و بررسی سیاست‌های برنامه ششم توسعه؛ مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام
  16. نقد سياست‌های پیشنهادی اقتصاد مقاومتی، مصوب مجمع تشخیص مصلحت
  17. ایجاد قرارگاه علمی اقتصاد مقاومتی بر اساس ظرفیت ادبیات آکادمیک فرهنگستان
  18. تبیین نخبگانی از مبانی اهداف و نظام سازی اقتصاد مقاومتی
  19. جمع‌بندی کنفرانس‌های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
  20. کتاب نقد و نقض سند الگوی پایه پیشرفتِ ارائه‌شده از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
  21. کتاب گفتمان انقلاب اسلامی
  22. کتاب بررسی تئوری تولید ثروت، قدرت، اطلاع در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی (۲ مجلد)

محصولات تطبیقی «تک موضوعی»

  1. نقد و نقض کتاب قبض‌وبسط تئوریک شریعت دکتر سروش
  2. نقد و نقض تئوری قبض و بسط عقل و نقل
  3. نقد و نقض الگوی مفهومی تحلیل وضعیت فرهنگی کشور
  4. ضرورت، موضوع و هدف طرح ارتقاء ظرفیت حج ابراهیمی و طرح تحوّل ساختار رفتار كاروان‌های حج
  5. اقامه احکام، پایگاه اعتقادات حکومتی و تعیین جایگاه حج ابراهیمی در آن
  6. فلسفه شب قدر
  7. فلسفه زیارت شهدا
  8. مديريت تحول در «محتوا، برنامه، سازمانِ» حوزه‌های علمیه
  9. نقد «مبادی، مبانی و نتایجِ» اسناد نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی
  10. سلسله مباحث نقد فیلم
  11. بررسی ناهنجاری‌های خانواده
  12. بررسی منزلت زن در نظام ولایت اجتماعی
  13. کتاب نهضت نرم‌افزاری
  14. مباحث مربوط به نهمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری
  15. رویکرد قاعده‌مند به گفتمان انقلاب در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی
  16. اصول موضوعه‌ بررسی و تحلیل سند برجام
  17. و …