«حسینیه اندیشه» یعنی کسانی که وقف هستند برای اینکه پرچم عاشورا را در افق یک «نظام و تمدن» به اهتزاز در آورند.
مرحوم استاد حجه الاسلام و المسلمین شیخ مسعود صدوق

«حسینیه اندیشه» به دنبال ایجاد زمینه تفاهم با متخصصین حوزه و دانشگاه و مدیران نظام پیرامون مباحث «مرحوم علامه آیتالله سید منیرالدین حسینی الهاشمی» است تا با ورود دستاوردهای بزرگ آن اندیشمند به فضای علمی ایران و جهان اسلام، نیازهای علمیِ «انقلاب اسلامی» تأمین شود و با تحول علمی در حوزه و دانشگاه و توانمندسازی آنها در پشتیبانی تئوریک از نظام مقدس جمهوری اسلامی، بقاء و تداوم این عطیه الهی از طریق «انقلاب فرهنگی» تضمین گردد.
چرا که مرحوم علامه آیتالله سید منیرالدین حسینی الهاشمی پس از مواجهه با استنصار فکری حضرت امام خمینیقدسسرهالشریف در درس خارج ولایتفقیه در سال ۱۳۴۸ مبنی بر «تشریح ابعاد حکومت اسلامی توسط فضلای جوان حوزه»، حرکت علمی خود را بر رفع خلأهای تئوریکِ انقلاب اسلامی متمرکز کرد و علیرغم تاکید بر قوّت ادبیات تخصصی حوزه در «حکمشناسی»، به ضعف ادبیات تخصصی حوزه در امر «موضوعشناسی» پی برد. این ضعف هنگامی اهمیت مییافت که حکومت اسلامی برای اجرای هدف خود (پیادهسازی احکام الهی در جامعه) کاملاً محتاج به دقت در موضوعشناسی بود تا به خطا و انحراف در تطبیقِ «احکام کلّی رسالهها» بر «موضوعات پیچیده و تخصصیِ اداره کشور» دچار نشود. حاصل این آسیبشناسی و تمرکز بر حل آن از طریق مباحثه با اهلفنّ، موجب دستیابی به «منطق موضوعشناسی» در سال ۱۳۶۳ شد تا «تعریف کارشناسی از تعادل و بحران در موضوعات اداره کشور» بر اساس عقلانیت مادی شکل نگیرد. این دستاورد به منزله «تئوریزهشدن فقه در نظام اجتماعی» بود که مرحله اول پژوهشهای ایشان را رقم زد.
ایشان در مرحله دوم فعالیتهای پژوهشی خود، با توجه به دو منطق موجود دیگر در معارف حوزوی (منطق صوری برای جلوگیری از خطا در تفکر و علم اصول برای جلوگیری از خطا در فهم خطابات) و ضرورت هماهنگی بین این سه منطق برای بهنجاری رفتار نظام در عمل، به بحث پیرامون «فلسفهی منطقها» پرداخت و با بررسی و نقد فلسفههای موجود، ناتوانی این مبانی در هماهنگسازی منطقها و تفسیر از اصول عام «حرکت» را مدلّل ساخت و با دستیابی به حد اولیه «فاعلیت»، فلسفه شدن اسلامی را تأسیس نمود که نظام اسلامی را در برابر «تنظیم شرایط اجتماعی توسط فلسفههای شدنِ مادّی» بیمه میکند.
سپس «فلسفه شدن اسلامی»، مبنای تولید سه منطقِ «حجیت»، «معادله» و «مدل» قرار گرفت تا این سه منطق جدید، تغییر و تحوّل علمی در «حوزه»، «دانشگاه» و «نظام اجرا» را بر اساس نیازهای تئوریک انقلاب اسلامی هماهنگ کنند که این دستاورد بزرگ به معنای «تئوریزهشدن ولایت مطلقه فقیه» به عنوان حافظ پرستش اجتماعیِ خدای متعال در برابر کفر جهانی و دستیابی به ابزار علمی لازم برای تحقق تمدن حقه الهی در منطقهای از عالم است.
با رحلت علامه حسینیالهاشمی در سال ۱۳۷۹، «حسینیه اندیشه» به سرپرستی مرحوم حجتالاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق، با تکیه به پژوهشهای بلندمدت در سه حوزه «حجیت، معادله و مدل»، ترجمه و تطبیق مباحث مرحوم علامه حسینی بر «ساختار علوم و سرفصلهای اصلی دانشهای رایج» را مبنای فعالیت پژوهشی خود قرار داد؛ زیرا بدون مقایسه و تطبیق آن مباحث ریشهای، قابلیت تفاهم با «متخصصین حوزه، دانشگاه و نظام اجرا» نسبت به مفاهیم جدیدِ تولیدشده از بین میرفت.
البته «حسینیه اندیشه» صرفاً به این پژوهشهای بلندمدت اکتفاء نکرده بلکه آنها را به مبنایی برای ارایه تحلیلهای راهبردی از ریشه چالشهای نظام اسلامی در سه بخش «سیاسی، فرهنگی و اقتصادی» قرار داده و بر این اساس، به راهکارهای میان مدت و کوتاه مدت برای حل معضلات نظام اسلامی دست یافته است.